همه شاهد بودیم که در ایام افتخار آفرینی قهرمانان ما در المپیک لندن، رسانه های مختلف به مقایسه رشته های ورزشی مثل کشتی، وزنه برداری و دو و میدانی با فوتبال پرداختند. آنها از طریق این مقایسه تلاش داشتند تا اعتراض خود را نسبت به فوتبال که سال هاست هیچ افتخاری برای مردم کسب نکرده است نشان دهند و مسئولین را به سرمایه گذاری در رشته های غیرفوتبالی تشویق کنند.
شاید یک هفته ای از المپیک لندن نگذشت که همان رسانه ها، بخش اعظم پتانسیل خبری خود را به حواشی فوتبال اختصاص دادند. حاشیه سازی فوتبالیست ها، تماشاگران، داوران و مربیان و جدال های غیراخلاقی همیشگی فوتبال دوباره به تیتر یک همین رسانه ها تبدیل شد.
بعضی تیترهای رسانه ها در ایام افتخارآفرینی ورزشکاران در پارالمپیک
بعضی تیترهای رسانه ها در ایام افتخارآفرینی ورزشکاران در پارالمپیک
اگر رفتارهای روزمره یک فوتبالیست در رسانه های خبری ما منعکس نمی شد، آیا کسی اصلا توجهی به آن فوتبالیست داشت؟ اگر اتفاقات لیگ برتر فوتبال لحظه به لحظه در رسانه های ما منعکس نمی شد آیا مردم توجهی به این لیگ داشتند؟
خب قطعا بین توجه مردم به یک سوژه و توجه رسانه ها به آن سوژه رابطه متقابل وجود دارد و رسانه ها به دنبال اخباری هستند که مردم خواهان آن هستند. اما یادمان نرود که رسانه ها نقش فوق العاده ای در برجسته سازی بعضی وقایع نسبت به سایر وقایع دارند.
اگر در دنیا ورزش فوتبال اینچنین مورد توجه رسانه ها قرار نمی گرفت، قطعا ورزشگاه ها پر از تماشاگر نمی شد و سطح قیمت یک بازیکن فوتبال اینقدر بالا نمی رفت.
خب در کشور خودمان هم فوتبال با فاصله ی بسیار زیادی در صدر توجه رسانه ها قرار دارد و حتی ورزش اول مملکت یعنی کشتی از نظر انعکاس رسانه ای به گردِ فوتبال هم نمی رسد.
به نظر می رسد که جنجال رسانه ای که بعد از مسابقات المپیک علیه فوتبال به راه افتاد، بیشتر به دلیل ارزش خبری و همراهی با فضای عمومی جامعه بوده و نه از سر دلسوزی و مخالفت جدی رسانه ها با وضعیت حال حاضر فوتبال مملکت.
اکثر مدیران رسانه های خبری بعد از گذشت چند روز از المپیک لندن، دوباره همان رویه قبلی خود را ادامه دادند و یک جمله فلان بازیکن میلیاردی فلان باشگاه را به تیتر یک خود تبدیل کرده اند. این بازیکن که نه سواد و نه بنیه اعتقادی درست حسابی دارد و نه ظاهر و رفتارهای متعادل و نه حتی غیرت و همت و مهارت مناسب در رشته فوتبال، چرا باید هر روز در صفحه اول روزنامه ها و مجلات و سایت ها قرار گیرد.
کل بازیکن های فوتبال در این ده سال اخیر با هزینه صدها میلیارد تومانی نتوانستند به اندازه حمید سوریان برای مملکت افتخار کسب کنند. اما جایگاه امثال سوریان در رسانه های ما کجا و جایگاه یک بازیکن درجه دوم فوتبال باشگاهی مملکت.
بعضی تیترهای رسانه ها در ایام افتخارآفرینی ورزشکاران در پارالمپیک
بعضی تیترهای رسانه ها در ایام افتخارآفرینی ورزشکاران در پارالمپیک
اگر بازی های والیبال، کشتی، دو و میدانی، بوکس، وزنه برداری هم لحظه به لحظه توسط رسانه های ما رصد و منعکس می شد، بالطبع این رشته ها هم می توانستند ورزشگاه ها را پر از تماشاگر کنند. اما ورزشکاران ما در رشته های غیرفوتبالی ماه ها و سال ها در رسانه ها جایگاهی ندارند مگر زمانی که به قهرمانی برسند.
ورزشکار جانباز با اخلاق غیرتمند ما که مدال طلای پارالمپیک را کسب می کند و رکورد دنیا را شکسته است را کسی نمی شناسد ولی مدل موی و لباس و ماشین فلان بازیکن فوتبال را همه می دانند. کدام یکی از این دو می توانند الگوی بهتری باشند؟
به نظر می رسد که یکی از عوامل مهم در ایجاد تبعیض و شکاف طبقاتی فوق العاده زیاد بین فوتبال و رشته های دیگر عملکرد رسانه های ماست.
بنابراین همان ضرب المثل قدیمی را برای مدیران رسانه ای بیان می کنم که یک سوزن به خودت بزن، یک جوالدوز به دیگران؛ رسانه هایی که اینقدر به این ناعدالتی انتقاد دارند باید اول از همه خودشان عدالت را رعایت کنند.
|